فرشته زنگ زد و گفت شبنم حامله شده و با هم کلی براش تاسف خوردیم ! و اینکه چقدر بدبختی خواهد کشید .
یه ساعتی میشه که گذشته از این صحبتها .
حالا که فکرش رو می کنم می بینم شبنم چند ماهه دیگه یه نوزاد دوست داشتنی تو آغوشش خواهد بود و من و فرشته با حسرت و صد البته شوق بهش نگاه می کنیم .
بازیهای بچه و شیر خوردنش
خوش به بحال شبنم !
سلام ؛
پاسخحذفخوبيد انشالله ؟ ممنونم از حسادتتون به شبنم، خب خودتون چرا يه نوزاد بقول خودتون قشنگ نميارين تا پوزشو بمالين ؟ ها ؟
سلام
پاسخحذفحال وهوای جلب و بامزه ای دارید..
سلام.مرسی از وبلاگ جالبت اول از همه.دومن من خیلی محدود توی این گشت و گزار توی اینترنت همچین وبلاگهایی دیدم.شاید اندازه انگشتان دست کمتر.خوشحال میشم با هم بیشتر در مورد این موضوع ها تبادل داشته باشیمومن یه وبلاگ دانلود فیلم دارم.این وبلاگم هست.
پاسخحذفwww.comboweb.tk